ساحل ادب
ادبی-اجتماعی

یک روز که پیغمبر در گرمی تابستان
همراه علی می رفت در سایه نخلستان

دیدند که زنبوری از لانه ی خود پر زد  
آهسته فرد آمدبر دامن پیغمبر

بوسید عبایش را ،دور قدمش پر زد
بر خاک کف پایش صد بوسه ی دیگر زد

پیغمبر از او پرسید آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چیست ؟هر چند که می دانم














 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:44 :: توسط : زرین

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ساحل ادب و آدرس samiapoor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





انجمن وبلاگ نویسان جهرم