ساحل ادب
ادبی-اجتماعی

 


یک شبی مجنون نمازش را شکست
بی وضو در کوچه لیلا نشست 

عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او
پر زلیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای
وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی
دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن
من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم
این تو و لیلای تو ... من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگ پیدا و پنهانت منم

سال ها با جور لیلا ساختی
من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم
صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد
گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت
غیر لیلا برنیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی
دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی
در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود
درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم
صد چو لیلا کشته در راهت کنم

 



پوشش برای انسانها مسئله فطری است و هر انسانی که معیارهای انسانیت خود را از دست نداده باشد عریان بودن را دوست ندارد زیرا حیا مانع می شود از اینکه جز درموارد خاص که شرع مقدس اسلام به آن اجازه داده در انظار دیگران خود را برهنه کند .
  این موضوع به اندازه ای بدیهی است که حتی فرهنگ منحط و صهیونیستی غرب با ده ها سال کار فرهنگی غیر اخلاقی و سکس محور خود باز هم نتوانسته است زنان غربی را به برهنگی کامل بکشاند و خود آنها تا حدودی در برابر این ناهنجاری مقاومت کرده اند .
هر چند درغرب زنان ودختران پوشش مناسبی ندارند ولی حجاب زنان راهبه در کلیساها مورد احترام بوده و ملاک درستی مسئله حجاب درغرب تلقی می گردد دراین باره باید گفت درجامعه ای که معیارهای اخلاقی و انسانی و آموزه های دینی و ملی آن دستخوش تغییر و تحول شده و سکولارهای غرب باور مفسر و مبین آموزه های دینی و اخلاقی شوند از جمله اتفاقهایی که مردان و زنان آن جامعه را درگیر خواهد کرد موضوع برهنگی فرهنگی و بعد از چند سال بوجود آمدن فرهنگ برهنگی درآن جامعه خواهد بود یعنی سکولارها، ابتداء جامعه را با تئوریهای سکس محور ضد اخلاقی خود از هنجارها و آموزه های دینی برهنه و تهی ساخته و آنگاه فرهنگ برهنگی را جایگزین آن می کنند و درجامعه ما هم در سالهایی نه چندان دور همین اتفاق افتاد و تعدادی سکولارهای غرب گرا با شعار آزادی و جامعه مدنی چنان به حریم حجاب و عفاف تاختند و چنان مسئله حجاب را مورد سرزنش و تحقیر و توهین قرار دادند که عده ای باور کردند حجاب و عفاف مسئله ای زائد و متعصبانه است و مع الاسف تعدادی هم با این هوسرانان غرب گرا که فرهنگ سراسر ابتذال غرب پشتیبانشان بود همراه شدند و به جرأت می توان گفت وضعیت امروز جامعه نتیجه کوتاهی وزارتخانه های متولی امور فرهنگی و تا حدودی مردم بوده است لیکن الان که دیر نشده و می توان با تدبیری شایسته زنان جامعه را به صلاح و فلاح رهنمون شد.



پیشاپيش فرا رسيدن ماه محرم ، ماه پيروزي خون بر شمشير را بر عاشقان آن حضرت تسليت عرض مي کنيم .

آريا موبايل | Ariamobile.Net



------------------

قيامت بي حسين غوغا ندارد"شفاعت بي حسين معنا ندارد"حسيني باش كه در محشر نگويند"چرا پرونده ات امضا ندارد .

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 25 آبان 1386برچسب:, :: 6:47 :: توسط : زرین

احمدک

معلم چوناگه بیامد کلاس

چوموج فروخفته خاموش شد

سخن های ناگفته در مغز ها

به لب نارسیده فراموش شد

***

معلم زکارمداوم مدام

غضبناک و فرسوده و خسته بود

جوان بود و در عنفوان شباب

جوانی از او رخت بر بسته بود

****

سکوت کلاس غم آلود را

صدای درشت معلم شکست

زجا احمدک جست و

 

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : جمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 6:36 :: توسط : زرین

 

یک محقق جامعةالمصطفی با اشاره به پیشینه حجاب در تاریخ، اظهار کرد: پیشینه حجاب به آفرینش انسان بازمی‌گردد، مؤید این نظریه هم از بین رفتن حجاب حضرت آدم و حوا بر اثر تناول از میوه آن درخت ممنوعه است.

مرکز خبر مجتمع آموزش عالی فقه جامعةالمصطفی، بیست و دومین میزگرد علمی «مبانی حجاب از دیدگاه قرآن کریم» با حضور حجت‌الاسلام محمدعارف کاشفی و حجت‌الاسلام سیدحبیب‌الله طاهری به همت معاونت پژوهش و انجمن علمی- پژوهشی علوم قرآن مجتمع آموزش عالی فقه(حجتیه) قم در سالن شهید مطهری این مجتمع برگزار شد.

*واژه حجاب چند بار در قرآن آمده است

حجت‌الاسلام کاشفی با اشاره به مفهوم‌شناسی حجاب در قرآن کریم، بیان کرد: در قرآن کریم هشت مرتبه واژه حجاب به کار رفته است که در معانی مختلف استعمال شده است.

این محقق جامعةالمصطفی با عنوان این که واژه حجاب در بیشتر لغت‌نامه‌ها به معنای منع و بازداشتن آمده است، یادآور شد: معنای اصلی حجاب به معنای مانع شدن در بین دو شیء و پوشش نیز معنای لازمی حجاب به شمار می‌رود.

وی با اشاره به واژه‌های جلباب، خمار و جیوب در قرآن کریم، افزود: یکی از ابعاد حجاب، حجاب در رفتار است، همچنان‌که قرآن کریم تأکید می‌کند که بانوان در راه رفتن خود در بیرون از خانه، به گونه‌ای رفتار نکنند که مورد جلب توجه دیگران قرار گیرند.

حجت‌الاسلام محمدعارف کاشفی با عنوان این که واژه «غضّ» در قرآن کریم به معنای کوتاهی صدا و فرونشاندن چشم آمده است، داشت

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 18 آبان 1391برچسب:, :: 7:7 :: توسط : زرین

تصور ما از علم در بسياري از موارد اشتباه و در بسياري از موارد ناقص است. شبه علم در غياب آگاهي علمي رشد مي‌كند و جامعه‌اي كه براي پيشرفتش نيازمند علم و فناوري حاصل از آن است را چنان مسموم مي‌كند كه ديگر امكان تشخيص سره از ناسره ممكن نمي‌شود. هنوز رسانه‌هاي عمومي در برابر پديده‌هاي علمي و فني موضع‌گيري درستي ندارند و گاه به جاي معرفي فناوري‌هاي نوين و بررسي آن و يا بررسي و نظارت بر روندهاي علمي دست به ترويج ترس از فناوري مي‌زنند.

علوم پايه و رياضيات بيش از همه شاخه‌هاي ديگر در معرض بي‌توجهي هستند.

اگر رياضيات و علوم پايه در جامعه‌اي جدي گرفته نشود و در برابر آن مقاومت ايجاد شود ديگر نمي‌توان انتظار رشد علمي چشمگيري براي آن جامعه داشت. هنوز نام رياضيات براي بسياري هراس‌آور است.

در چنين شرايطي بهانه‌اي مانند روز جهاني‌علم درخدمت صلح و توسعه فرصت بي‌نظيري است كه توجه عمومي را به علم واقعي و زيبايي‌ها و جذابيت‌هاي آن جذب ‌كند. اما اگر شما در رده كساني هستيد كه دستي از دور يا نزديك بر آتش علم و فناوري داريد آيا مي‌توانيد قدمي براي كمك به رشد آگاهي علمي و دوستي با علم برداريد؟

 

 



  جایگاه زنان در ایران باستان

 

بررسی جایگاه زن در ایران باستان و در دوره های هخامنشی و آیین زرتشت که به نوعی دوره آغاز شکل گیری سرزمین آریایی هاست ، نشان دهنده سطح والای فکری مردمان آن روزگار است که در بسیاری موارد، افسوس را با خود به ارمغان می آورد، چرا که اگر تحولات ناشی از حکومتهای گوناگون آن زمان تغییری در شرایط زیستی آدمیان ایجاد نمی کرد، ایران و ایرانی، هم اکنون بعنوان بزرگترین مدعی حقوق انسانی در دنیا شناخته می شد و این عنوان را زینت نام خود می کرد .

در دوران باستان ایرانیها، راستگویی و دلاوری را ارج بسیار می دادند و این ویژگی برای زن و مرد یکسان بود. زنان، همتای مردان دلیرانه در جنگ ها شرکت می کردند و دختران همیشه از خداوند شوهری نیرومند و فرزندانی دلاور در خواست داشتند.

 به عنوان نمونه برابری حقوق زنان و مردان ، تا پیش از پیدایش حکومت هخامنشی یعنی در زمان مادها دختر و داماد پادشاه می توانستند جزو وارثین وی باشند.

با روی کار آمدن کوروش بزرگ و

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:, :: 5:31 :: توسط : زرین

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

((يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ))

سوره ی مبارکه ی حجرات – آیه ی ۱۳

ادبیات عامیانه ی هر قومی که مردم آن، به طور روزمره با اصطلاحات و عبارات نغز و دلنشینش جانشان را نوری تازه بخشیده و با ریاحین کلمات فرح بخشش دهانشان را عطر آگین می کنند ، همچون گنجینه ای نفیس ، سینه به سینه و دست به دست، از نسل های ماضی به زمان معاصر رسیده است.

ادبیاتی که زبان گویا برای توصیف پستی و بلندی های تاریخ ونماینده ی تمام و کمال آمال و آرزوهای یک ملت است که متضمن افسانه ها و حماسه ها همراه با شعر ومتن هایی زینت بخشیده به غنا با درون مایه ی پند و اندرز می باشد.

با عنایت بر توضیحات فوق در می یابیم که وظیفه ی خطیر صیانت از این گنجینه ی نفیس انسانی و دُر گرانبهای وجودی بر دوش مردمان همان قوم است که متعلمین دیروز بوده اند و معلمین امروز.

وظیفه ای که عنایت بدان همراه با خرد جمعی در طول مدت های طولانی ، تاثیر شگرفی بر حفظ زبان قومی و حیات پویای فرهنگ فولکلوریک منطقه ای



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 15 آبان 1391برچسب:, :: 7:39 :: توسط : زرین

 

گرچه او نیست به گلزار گل زیبایی
نیست چون من به جهان بلبل خوش آوایی

بانگ شیدایی من رفت به هر صحرایی
در همه دِیر مغان نیست چو من شیدایی

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 30 مهر 1391برچسب:, :: 5:58 :: توسط : زرین



عشق بازي به همين آساني است
كه گلي با چشمي
بلبلي با گوشي
رنگ زيباي خزان با روحي
نيش زنبور عسل با نوشي
كار همواره ي باران با دشت
برف با قله ي كوه
رود با ريشه ي بيد
باد با شاخه و برگ
ابر عابر با ماه
چشمه اي با آهو ، بركه اي با مهتاب
و نسيمي با زلف
دو كبوتر باهم
و شب و روز و طبيعت با ما
عشقبازي به همين آساني است........

 





از " خدا " خواستن " عزت "است
واگر برآورده شود" رحمت " است
و گر نشود" حكمت" 

از " خلق خدا " خواستن " خفت " است
واگر برآورده شود " منت " است 
وگر نشود " ذلت "

 



 

حجت الاسلام محسن قرائتی در پنجاه و چهارمین جشنواره ملی علمی کاربردی گفت: در دانشگاه های کشور سرطان اخلاقی وجود دارد به این معنا که دانشجویی از کنار دست استادش رد می شود و به وی سلام نمی کند، وقتی علت را جویا می شویم دانشجو می گوید من این ترم با این استاد کلاس ندارم. آیا این سرطان اخلاق نیست؟

وی در ادامه با بیان اینکه باید با دانشجویان رفیق شد، گفت: در حال حاضر در دانشگاه ها مشکلات ایدئولوژی و پژوهش نیست بلکه در این زمینه آدم کم داریم.

رئیس ستاد اقامه نماز با اشاره به ازدواج در دانشگاه ها گفت: ازدواج در دانشگاه ها را نهی نکنید زیرا دو سوم دین مربوط به ازدواج است. رابطه حرام زیاد است و باید با ازدواج جلوی آن را گرفت.

قرائتی در ادامه افزود: دختری طی نامه ای به من گفت خدا پدر ومادرم را لعنت کند زیرا زمانی که در پیش دانشگاهی بودم به خواستگارهایم جواب رد می دادند و پدر و مادر و استادانم تاکید کردند که بعد از فوق لیسانس ازدواج کنم اما حالا که فوق لیسانس گرفته ام هیچ خواستگاری ندارم. قرآن به سه چیز اشاره می کند: اول اکسیژن، دوم غذا و آب، سوم لباس که همان همسر است.

وی خطاب به روسای مراکز علمی کاربردی گفت: در این دانشگاه یک سایت خنده راه بیندازید تا با هم بخندیم نه اینکه به هم بخندیم.

وی در ادامه تاکید کرد: ما در اسلام فارغ التحصیل نداریم. انسان هیچ وقت از علم فارغ نمی شود.

 



 





حتي پس از اين همه وقت 
خورشيد هرگز به زمين نمي گويد كه
" تو به من مديوني "
ببين با چنين عشقي چه روي مي دهد؟!
تمام آسمان روشن مي شود

 



 

    دوستی ها کمرنگ ، بی کسی ها پیداست
              راست گفتی سهراب ، آدم اینجا تنهاست . . .

 



 

با تشکر از حامد نظری که این عکس های زیبا را تهیه کرده.

تنگ براق ایج

رودخانه رودبال ایج
 



تنگ رغز  دركوه دهنه باغ مراد كه منتهی میشه به حسن آباد داراب

حلزون نازی كه به خاطر بهشت ایج در اینجا زندگی میكنه
جوی آب باغ های ایج
 



پائیزكوچه باغ های ایج






[

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : جمعه 7 مهر 1391برچسب:, :: 8:2 :: توسط : زرین

 

بازی روزگار را نمی فهمم؛ من تو را دوست می‌دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم!

 

داستان غم‌انگیز زندگی این نیست که انسان‌ها فنا می‌شوند، این است که آنان از دوست داشتن بازمی‌مانند.

 

همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی‌آوریم؛ پس بیاییم آن‌چه را که به دست می‌آوریم، دوست بداریم.


انسان عاشق زیبایی نمی‌شود؛ بلكه آن‌چه عاشقش می‌شود در نظرش زیباست!


انسان‌های بزرگ دو دل دارند؛ دلی که درد می‌کشد و پنهان است و دلی که می‌خندد و آشکار است.


همه دوست دارند که به بهشت بروند؛ ولی کسی دوست ندارد که بمیرد...!


عشق مانند نواختن پیانو است؛ ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.


دنیا آن‌قدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد؛ پس به جای آن‌که جای کسی را بگیریم، تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.


‏‏اگر انسان‌ها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است، محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می‌شود.


عشق در لحظه پدید می‌آید و دوست داشتن در امتداد زمان؛ و این اساسی‌ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.


راه دوست داشتن هر چیز، درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود.

 

انسان چیست ؟ شنبه به دنیا می‌آید؛ یك‌شنبه راه می‌رود؛ دوشنبه عاشق می‌شود؛ سه‌شنبه شكست می‌خورد؛ چهارشنبه ازدواج می‌كند؛ پنج‌شنبه به بستر بیماری می‌افتد؛ و بالاخره جمعه می‌میرد!

 

فرصت‌های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چه‌قدر محدود است.

 



 

هرگاه بنده ام مرا بخواند
چنان به او گوش مي سپارم
كه گويي بنده اي جز او ندارم
اما....
بنده ام همه را چنان مي خواند
كه گويي همه خداي اويند
جز من......

 



   
 



زندگي بافتن يك قاليست
نه همان نقش ونگاري كه خودت ميخواهي
نقشه را اوست كه تعيين كرده
تو در اين حين فقط ميبافي.....
نقشه را خوب ببين
نكند آخر كار قالي زندگيت را نخرند!!

 



 با نوان نامدار ایران زمین  
 
 
از آنجا که بزرگترین کتابخانه‌های ملی و تاریخی و علمی ایران (جندی شاپور -کسروی) توسط اعراب به آتش کشیده شد و هزاران کتاب ایرانی به گفته مورخ و جامع شناس بزرگ عرب (ابن خلدون) نابود شد و به دریا ریخته شدند و بسیاری از بزرگان این سرزمین گمنام ماندند و اثری از آنان یافت نشد ولی با همه فراز و نشیب‌های یورش اسکندر گجستک و یورش اعراب بدوی هنوز نام شیرزنان بزرگی از سرزمین مقدس ایران برای ما به جای مانده است که گوشه‌ای از نام و جنگاوری‌هایشان را در اینجا از نظر خواهید گذراند.


ماندانا
ماندانا دختر آژی دهاک

ماندان یا ماندانا در لغت به معنی شاه بوی عنبر سیاه، دختر آژی دهاک آخرین پادشاه ماد که همسر کمبوجیه پدر کوروش شد و از این وصلت کوروش متولد گردید. او در تربیت و نیز انتقال قدرت به کوروش سهم بسیار موثری داشت. ماندان اولین مدرسه جمعی که در آن برگزیدگانی از پسران بودند بنیان مینهد که خود شخصا به دانش آموزان این مدرسه درس حقوق و قانون را می‌آموخت و به کوروش می‌آموخت که باید پایه و اساس ظلم و بیدادی را ویران نماید و در هر حال یار و همیار زیردستان باشد. در این مدرسه فنون سوارکاری و تیراندازی و نبرد نیز آموزش داده می‌شد.
٬ ابردخت٬ گلبویه نام برد.



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : جمعه 30 تير 1391برچسب:, :: 23:29 :: توسط : زرین

 


زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام ) آمد و گفت : اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟ داوود (علیه السلام ) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟ زن گفت : من بیوه زن هستم و سه دختر دارم ، با دستم، ریسندگى مى کنم ، دیروزشال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم، تا بفروشم، و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد، و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم .
هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (علیه السلام ) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (علیه السلام ) از آن ها پرسید: علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست ؟
عرض کردند : ما سوار کشتى بودیم ،

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 5:52 :: توسط : زرین

شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود
 مجنون بدون توجه  از بين او و سجاده اش عبور کرد
 مرد نمازش را قطع کرد وفریاد زد : چرا بين من و خدايم فاصله انداختي؟؟؟؟
 مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق ليلي ام تورا نديدم
 ؟؟؟؟؟تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي؟



 

1. مرد را به عقلش نه به ثروتش

 
2. زن را به وفايش    نه  به جمالش

3.  دوست را به محبتش نه به کلامش

4. عاشق را به صبرش نه به ادعايش

5.
                         مال را به برکتش نه به مقدارش

6.
                         خانه را به آرامشش نه به اندازه اش
 

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 11:57 :: توسط : زرین

 

امام صادق ( ع) می فرمایند :

تعجب می کنم از کسی که فرار می کند از چهار چیز ، چگونه به طرف چهار چیز نمی رود؟

تعجب می کنم از کسی که از چیزی خائف است ، اما به این جمله از قران پناه نمی برد.
 
" حَسبُنَا الله و نِعمَ الوَکیل "
 
زیرا حق تعالی پشت سر این آیه می فرماید : " فانقلبوا بنعمۀ من الله و فضل لم یمسسهم سو " یعنی خدای تعالی بر می گرداند آنچه را که از او می ترسیدند به نعمت از جانب خودش و فضیلتی که نتیجه اش این است که بدی آنها راحس نمی کند .

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 11:44 :: توسط : زرین

 

سعی کن با همه چیز کنار بیایی !

فرار نکن

زمین به شکل احمقانه ای گـِـرد است !

 



 

کاش من اینگونه عاشق بودم ..... ای کاش ..

 

میخواهم عاشقی را از تو یاد بگیرم

که چنین بی وقفه در هر زمان و مکانی یادت نمیرود باید عاشقی کنی

کاش من اینگونه عاشق بودم ..... ای کاش ...

 

 

 



 

 

 

  

 

ایج  / دیواره چهل برکه ی قلعه دارالامان

درسال 510 ه ق نظام الدین محمود شبانکاره ، ایج (ایگ) را پایتخت خود قرار داد و قلعه ای را در بلندای کوه بنا نهاد.

سپاه محمود مظفری فرزند مبارز الدین در سال 756ه ق ملک اردشیر آخرین حکمران شبانکاره را شکست داده و قلعه را ویران کرد.

 دیواره سنگ وساروجی آب انبارها تنها باز مانده قلعه می باشد


  

 

ایج / نمای چهل برکه از بالا

با گذشت سالیان دراز این آب انبارها که آب قلعه رابرای یکی دو سال ذخیره می کردند، از گل ولای پر شده است.

" از کتاب آثار باستانی / محمد رضا آل ابراهیم "

 فرعون وشیطان

 

 

این طنز نیست به مفهومش دقت کنید!!!!

فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن. فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی

وردی

 

 

 

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 29 خرداد 1386برچسب:, :: 5:27 :: توسط : زرین

 

تاج از فرق فلک برداشتن ،

 

جاودان آن تاج بر سرداشتن :

 

در بهشت آرزو ره یافتن،

 

هر نفس شهدی به ساغر داشتن،

 

روز در انواع نعمت ها و ناز،

 

شب بتی چون ماه در بر داشتن ،

 

صبح از بام جهان چون آفتاب ،

 

روی گیتی را منور داشتن ،

 

شامگه چون ماه رویا آفرین،

 

ناز بر افلاک اختر داشتن،

 

چون صبا در مزرع سبز فلک،

 

بال در بال کبوتر داشتن،

 

حشمت و جاه سلیمانی یافتن،

 

شوکت و فر سکندر داشتن ،

 

تا ابد در اوج قدرت زیستن،

 

ملک هستی را مسخر داشتن،

 

برتو ارزانی که ما را خوش تر است :

 

لذت یک لحظه "مادر" داشتن !

 



 

خسته ایم از قیل و قال زندگی

از سراب پرملال زندگی

 

هرکسی ،سر در گریبان خود است

نیست در ما، شور و حال زندگی

 

در میان خاطرات گمشده

شاد و دلخوش ، با خیال زندگی

 

صد کرشمه ،زین جهان باید کشید

تا بدست آری وصال زندگی

 

میرویم ، شاید مگر باور کنیم

آرزوهای محال زندگی

 

این معما را چگونه حل کنم

از که پرسم  من ،سوال زندگی؟

 

در پس دیوار و دود و همهمه

کی دگر باشد ، مجال زندگی؟

 

هم بهاران ، هم خزانها ، میرود

پرشتاب است ، ماه و سال زندگی

 



 

ای پدر ای با دل من همنشین
ای صمیمی ای بر انگشتر نگین


ای پدر ای همدم تنهاییم

آشنایی با غم تنهاییم


ای طنین نام تو بر گوش من

ای پناه گریه ی خاموش من


همچو باران مهربان بر من ببار

ای که هستی مثل ابر نو بهار


در صداقت برتر از آیینه ای

در رفاقت باده ای بی کینه ای


ای سپیدار بلند و بی پایدار

می برم نام تو را با افتخار


هر چه دارم از تو دارم ای پدر

ای که هستی نور چشم و تاج سر


رحمت بارانی روشن تبار

مهربانی از مانده یادگار


ای پدر بوی شقایق می دهی

عاشقی را یاد عاشق می دهی


با تو سبزم

گل بهارم


ای پدر

هر چه دارم از تو دارم ای پدر


 



یک روز که پیغمبر در گرمی تابستان
همراه علی می رفت در سایه نخلستان

دیدند که زنبوری از لانه ی خود پر زد  
آهسته فرود آمدبر دامن پیغمبر

بوسید عبایش را ،دور قدمش پر زد
بر خاک کف پایش صد بوسه ی دیگر زد

پیغمبر از او پرسید آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چیست ؟هر چند که می دانم

زنبور جوابش داد :چون نام تو می گویم
گل می کند از نامت ،صد غنچه به کندو یم

تا نام تو را هر شب چون گل به بغل دارم
هر صبح که برخیزم ،در سینه عسل دارم

از شهد و شکر بهتر ،خوش تر زنبات است این
طعم عسل از من نیست ،طعم صلوات است این  















نبودن حریم میان زن ومرد وآزادی معاشرت های بی بندوبار،هیجان هاوالتهاب های جنسی را فزونی می بخشدو تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی ویک خواست اشباع نشدنی در می آورد.غریزه جنسی ،غریزه ای نیرومند،عمیق و"دریا صفت است،هرچه بیشتر اطاعت شود سرکش ترمی گردد،همچون آتش که هرچه به آن بیشترخوراک بدهند،شعله ورتر می شود.(مطهری،1369:ص84)

 



 

دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی

به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی

بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها

بخوانی نغمه ای با مهر

دعایت می کنم، در آسمان سینه ات

خورشید مهری رخ بتاباند

دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی

بیاید راه چشمت را

سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر

دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:14 :: توسط : زرین


بچه ها لال شوید

بی ادب ها ساکت

سخت آشفته وغمگین بودم

با خودم می گفتم بچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم می گیرند درس ومشق خود را

باید امروز یکی را بزنم اخم کنم ونخندم اصلا  

تا بترسند از من وحسابی ببرند

خطکشی آوردم در هوا چرخاندم 

چشم ها در پی چوب تنبیه هر طرف می چرخید

*

 

 



ادامه مطلب...


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 23:40 :: توسط : زرین

وتو ای یار عزیز

که در این رونق مستانه عشق 

به سراپرده من مهمانی

به سلامی که پراز عطر گل است

خیرمقدم بادت


درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ساحل ادب و آدرس samiapoor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





انجمن وبلاگ نویسان جهرم